شاید باورتون نشه ولی وقتی میاین می نویسین با این وضع باید برم منم نگاهش کنم اینو ، واقعا ذوق میکنم و میرم ببینم تو متن چی نوشته بودم که کامنت اینجوری اومده . مرسی که میخونین .

کتاب " شرکت " رو ، که ترجمه ش برای سال 73عه . تا نصفه ها خوندم و واقعا جذابه ، چقد خوب میشد همچین شرکتی واقعا بود و درست کار بودا نه اینجوری مافیایی و خطرناک ‍♀️ تا جایی که میدونم به ضرس قاطع ازش سریال یا فیلم هم ساخته شده ، یادمه تو تی وی چندین سال پیش یه سریال خارجی میداد که همین اسامی رو داشتن و وکیل بودن ولی یخورده متفاوت بود داستانش . حالا .

داستان درمورد میچل هه که دانشجوی وکالت دانشگاه هاروارده و خانواده درست حسابی نداشته و فقیره ولی عوضش خیلی زرنگه و هاروارد بورسیه کاملش کرده و تمام نمراتش عالیه . اون تو حوزه ی مالیات و تحقیقات مالیاتی خیلی سررشته داره و حتی تو کالج دوره ی حسابرسی " همچین چیزی " هم دیده ، دو سه ماه مونده به فارغ التحصیلیش از دانشگاه که بهش سه تا پیشنهاد کاری شده ، ینی من اصلا دانشگاه های اینارو می بینم فقط غبطه میخورم دیگه . چی بگم ولش کن بذار داستانو بگم .‍♀️ من از همون اول حدس زدم که شرکت تو کار خلاف و راه درو برای مالیاته برای افراد مشخصه .

یکی از این سه تا پیشنهاد یکیش همین شرکته اس که یه اسم سختی داره ما به اسم شرکت تو متن ازش نام می بریم . 

میره تو این شرکت برای مصاحبه و کلی بهش خدمات میدن میگن ما حقوقمون خیلی زیاده ما بهت وام با بهره ی خیلی ناچیز میدیم تا تو خونه بخری بهت یه ماشین بنز اخرین مدل میدیم و فقط تو باید بیای تو شرکت ما که تو شهر ممفیسه و اونجا زندگی کنی و اینا .

شرکت قبلا راجبه میچ یک عالم تحقیقات اف بی ای یی انجام داده و همه ی زندگیشو میدونه اونا میدونن که میچ فقیر و گشنه س و الانم داره با زنش تو خابگاه زندگی میکنه و یه ماشین لکنته هم داره . اونا انتخابشون فقط میچه . شرکت ، یه شرکتی که اگهی استخدامی نمیده و اونا خودشون دنبال شخص موردنظرشون میگردن و بین هزاران نفر فارغ التحصیل دانشگاه های معتبر ، میچ چشمشونو گرفته ، میچ تو طول مصاحبه خودشو به ندید بدید بازی نمیزنه و هول بازی در نمیاره ولی با شنیدن مزایای شرکت قبول میکنه که برای مصاحبه و اشنایی نهایی به منفیس بره ، اون به خونه میره و به زنش ابی " فتحه داره " موضوع رو تعریف و دوتایی خوشحال بهترین غذایی که سالی یه بار میخورن رو می خرنو میخورن .

این یه موقعیت اوکازیون برای کسی مث میچه و چرا باید شک کنه که یه شرکت وکالتی ممکنه مافیایی باشن . شرکت به میچ گفته بود که دلیل این همه دادن مزایا به کارمنداش اینکه اونا فقط به ثروتمندا و افراد متمول کار میکنن و میخان کارمنداشون از هر لحاظ درست حسابی باشه ظاهرشون و اگه کارمند زندگیش تامین باشه پس میتونه تمام وقت و تمرکزشو رو کارش بذاره ، درواقع واقعنم همینطوره ، شرکتا باید اینجوری باشن   میچ و زنش به منفیس میرن و اونجا یکی از کارمندایی که هفت ساله تو شرکته میاد دنبالشون و میره بهترین هتل و بعدم میچ میره شرکت و با بقیه همکارا اشنا میشه و همکاره هفت ساله شرکت رو به میچ نشون میده کلی تحویلش میگیرن و از توانایی هاش تعریف میکنن ، اونا میگن که تو این شرکت هیچکس تاحالا استعفا و اخراج نشده و کسی تاحالا نخاسته از اینجا بره انقد که مزایای خوبی میده .

این شرکت درواقع یه عالم قوانین داره که ممکنه مشکوک به نظر بیاد ولی درواقع خیلیم طبیعی و واقعیه ، مثلا هیچ وکیل زنی تو شرکت استخدام نکرده و منشی ها همه زشت و چاق هستن ، که مردا یه وقت هوس خیانت و لاو تردن با منشی ها نیفتن ، با الکی بودن و مواد کشیدن وکلا مشکل داره و الکل زیاد خوردن رو براشون ممنوع کرده . اونا اصرار دارن که کسیی که استخدام میشه بعد اینکه به وضعیت ثبات رسید حتما بچه دار شه . و از این قبیل چیزا . یه سری چیزاش مث الکل و ازدواج و این چیزا مث اداره های دولتیه . 

درواقع داره به سلامت روان و جسم وکلاش اهمیت هم میده . به نظرم از هرلحاظ شرکت خوبیه .

یکی دیگه از چیزایی که من راجبه شرکته خوشم اومد این بود که تو طول مصاحبه همه چیز رو واضح و شفاف توضیح میدادن ، شرایط کار اینکه کارت چیه در چه حده حقوق مزایا مرخصی سفر همه چیز که ممکنه ادم وقتی میخاد یه جا استخدام شه ممکنه براش سوال بهوجود بیاد و یکی از مهمترینش اینکه اونا استخدام ثابت میکنن ینی اینجوری نی بگن یه سال بیا کاراموزی بعد هی اواره کوچه خیابون و شهر باشی که دوباره کار پیدا کنی طرف میدونه که رفت اونجا مصاحبه برای کار دیگه حداقل ده سال اونجاست . چیزی که تو ایران فقط تو اداره های دولتی هست . حداقل راجبه مدت استخدام نه مساعل ریز دیگه اعم از گفتن تمام قوانین شرکت .

اونا میگن که درامد میچ اونقدری خاهد بود که اون با ده سال کار و تلاش تبدیل یه میلیونر خواهد شد ، کیه که این مزایا رو رد کنه و حتی بخاد شک کنه اونم کسی مث میچ ، منم بودم با اینکه خیلی شکاکم ولی قبول میکردم . درهرحال شرکت که نمیخاد همه ی 40 .50 نفر وکیل خودشو بعد بازنشستگی بکشه . ؟! ها ؟ ! البته این درحالی جواب میده که پلیس نیاد سراغت خلاصه میچ با بهترین مزایا استخدام میشه و در این حالت حتی نیازی نی که ابی بره سرکار ، و زندگی جدید و پر از رفاه رو شروع میکنن . تا بالاخره میچ متوجه مشکوک بودن شرکت و کارهاش میشه . که دیگه نخوندم چون زدم جلو ببینم چی میشه .

راستش نمیدونم به خاطر اینکه زیاد سریال می بینمه یا چی ولی بقیه داستان خیلی قابل حدسه و فهمه و میگم خب فهمیدم چی شد دیگه چرا بخونم تا ته ، برا همین اینجوری کتاب میخونم . مگه اینکه جوری باشه که نفهمی قضیه تا اخر چی میشه . 

اگه بقیه شو خوندم همین پستو اپدیت میکنم . 

برف اومد بالاخره دوباره تهران . و میخام عکسای برفی بذارم . 

پست بعدی: 

❄ دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی ❄ 


  مطالب پیشنهادی  

 معرفی کتاب جود گمنام  وبلاگ خونی  سفر انار  داستان هزار و یک روز  سوکورو تازاکی بی رنگ  معرفی کتاب وزن رازها   معرفی کتاب کشتن شوالیه  معرفی کتاب   معرفی کتاب دریای حاصلخیزی معرفی کتاب ژاپنی تاوان  

معرفی کتاب و حرف زدن در مورد سریال های کره ای

معرفی کتاب شرکت

عیدمبارکی و معرفی کتاب داستان شمس و طغری

کتاب در مورد شاه اسماعیل اول

کتاب داستان های پهلوانی و عیاری ادبیات فارسی

شرکت ,کتاب ,اونا ,اینکه ,میشه ,خیلی ,اونا میگن ,استخدام میشه ,اینکه اونا ,برای مصاحبه ,درست حسابی
مشخصات
آخرین جستجو ها